از ده تا از همسن و سالاش که توی دفترش یادداشت نوشته بودن، پنجتاشون شهید شدن. از اون ده تایی که حسن توی انباری خونه براشون «شهیدان را شهیدان میشناسند» میخوند و گریه میکردن. حسن ششمین شهید آن جمع بود. هیچ کدومشون بیشتر از شونزده سال نداشتن.
کلمات کلیدی: