سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر مستحبات واجبات را زیان رساند بنده را به خدا نزدیک نگرداند . [نهج البلاغه]
کوی نیکنامی
 
راهیان نور

غسل زیارت می‌کنم. می‌خواهم به زیارت برادران شهیدم بروم. به زیارت آنها که به دنیا با همه‌ی زیبایی‌هایش پشت پا زدند. به زیارت آنها که در رسیدن به لقای پروردگار از هم سبقت گرفتند. به زیارت آنها که سبقتشان در اخلاص بود.

اگر یکی دائم‌الوضو بود، دیگری سعی داشت هر صبح غسل شهادت هم بکند.

اگر یکی هر دوی اینها را داشت، دیگری علاوه بر آنها، زیارت عاشورا هم می‌خواند.

اگر کسی هر سه‌ی اینها را داشت، دیگری علاوه بر آنها، زیارت جامعه هم می‌خواند.

اگر کسی همه‌اینها را داشت، دیگری سعی می‌کرد، شب را تا صبح پیشانی به درگاه خداوند بساید و العفو بگوید و برای سلامت امام و موفقیت رزمندگان دعا کند.

اگر کسی همه‌ی این کارهای نیک را می‌کرد، دیگری سعی داشت در وقت عمل به وظیفه، خود را سپر قرار دهد تا دیگر برادرانش را خطری تهدید نکند.

آن‌قدر سر بر خاک ساییدند، تا مقرب پروردگار و مستجاب‌الدعوه شدند. لحظاتی قبل از عملیات نشستند و نوشتند:«خدایا دوست دارم چون حسین علیه‌السلام، بی‌سر شوم.»، سر از بدنشان جدا شد.

نوشتند:«دوست دارم چون اباالفضل علیه‌السلام بی‌دست شهید شوم.»، پیش از شهادت دست از بدنشان جدا شد.

نوشتند:«دوست دارم چون شهید دستغیب، قطعه‌قطعه شوم.»، چنان قطعه‌قطعه شدند که از بدن مطهرشان، فقط کتف و سری سوخته، باقی ماند.

نوشتند:«نمی‌خواهم از بدن خاکی من چیزی باقی بماند که روحم به آن تعلق خاطر داشته باشد.»، همان‌طور شد که می‌خواستند.

خدایا! می‌خواهم به سفری بروم که از همین‌جا حضور کبوترهای سفید خونین‌بال و پر را همراهم حس می‌کنم.

خدایا! من با غرفه‌هایی از متاع دنیوی که سر راهم قرار می‌گیرد، کاری ندارم. دنبال غرفه‌هایی از نور می‌گردم که خودم را به تو متصل نمایم.

کفش‌هایم را می‌کنم. خاک شلمچه را، آه! نه! خاک نینوای ایران را می‌بوسم و سر بر آستان تو می‌سایم و العفو می‌گویم. می‌آیم که بعد از چندین سال، پیوندم را با تو و با برادرانم، تجدید کنم. می‌خواهم فریاد کنم که:«انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم.».

خدایا! عالم محضر توست. در محضر تو به برادران شهیدم قول می‌دهم که تا پایان عمر، روایت‌گر حقانیتشان باشم. چون امام سجاد و زینب و ام‌کلثوم و فاطمه‌ی صغری صلوات‌الله علیهم اجمعین، که روایتگر حقانیت سیدالشهدا و یارانش بعد از عاشورا شدند.

آنچه می‌بینم و می‌فهمم، ثبت می‌کنم تا به آنها که توفیق نداشته‌اند، برسانم، از نور و شور و شعور شهیدان. از آنها که استقلال و عزت و آبرویمان را مدیونشان هستیم.

والسلام


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط یارمحمد عرب عامری 86/12/6:: 7:45 عصر     |     () نظر