جنازهاش را در حیاط گذاشتند. روی شهید را که باز کردند، پنج کبوتر او بالای سرش شروع کردند به بال بال زدن. اهل خانه برای شهیدشان که نه، برای بال بال زدن کبوترها گریه کردند. غروب به یاد او برایشان دانه و آب سه روز را گذاشتند. صبح فقط یک کبوتر لب بام نشسته بود. صبح دیگر دیدند، چهار کبوتر سرها را روی هم گذاشته و مردهاند.
کلمات کلیدی: